بازاریابی چابک (Agile Marketing)
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی چابک (Agile Marketing)

 
 

بازاریابی چابک (Agile Marketing) یک رویکرد بازاریابی تاکتیکی است که در آن تیم‌های بازاریابی به طور جمعی، پروژه‌هایی با ارزش بالا را شناسایی می‌کنند که تلاش جمعی خود را بر روی آنها متمرکز کنند.

تیم‌های بازاریابی چابک، برای تکمیل این پروژه‌ها با اسپرینت (دوره‌های کوتاه مدت محدود) تأثیر پروژه‌ها را اندازه‌گیری می‌کنند و سپس به طور مداوم و به تدریج، نتایج را با گذشت زمان بهبود می‌بخشند.

تیم‌های چابک همچنین ممکن است تشخیص دهند که، یک پروژه ارزشمند نبوده و نباید تکرار شود، اما این هنوز یک موفقیت محسوب می‌شود. بازاریابی چابک تا زمانی که با درس و یادگیری همراه باشد و پروژه‌های بالقوه قدرتمند آینده را تولید کند، با آغوش باز پذیرفته می‌شود.

نحوه کار تیم‌های بازاریابی چابک

این مهم با مشاهده آنچه که به طور معمول به عنوان “ارزش” بازاریابی چابک شناخته می‌شود، روشن‌تر خواهد شد. و این ارزش‌ها عبارتند از:

  • پاسخ به تغییر بیش از پیروی از یک برنامه
  • چرخه تکرار سریع (Iteration) در کمپین‌های بزرگ
  • آزمایش و داده‌ها بر روی نظرات و قراردادها
  • آزمایش‌های کوچک متعدد برای چند شرط‌بندی بزرگ
  • افراد و چرخه‌های تکرار در بازارهای بزرگ
  • همکاری بر سر سلسله مراتب

شما مطمئنا برای حمایت از روش‌های چابک خود، به یک استراتژی جامع نیاز دارید، اما استراتژی چیزی است که هر بخش بازاریابی باید بدون توجه به نحوه برنامه‌ریزی برای اجرای آن، روی آن متمرکز شود. چه از روش‌های مشارکتی و چه از بالا به پایین برای رسیدن به استراتژی خود استفاده کنید، باز هم می‌توانید با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی چابک کار خود را زنده کنید.

تاریخچه بازاریابی چابک

در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۲، گروهی بی‌باک از متفکران، برای تشکیل سندی که راهنمای آینده بازاریابی مدرن است، گرد هم آمدند. در این گردهمایی دو روزه، مفاخر بازاریابی که به Sprint Zero معروف هستند، درباره مفهوم نوظهور بازاریابی چابک بحث کردند. هدف آنها ایجاد درک مشترک از ارزش‌ها و اصول اصلی و همچنین روشن ساختن راهی برای بشارت آینده در اطراف این جنبش بود.

نتیجه اصلی جلسات فشرده ۴۸ ساعته آنها، مانیفست هوشمندانه بازاریابی چابک، تلفیقی کامل از چندین ایده قبلی بود که هنوز استاندارد طلائی برای معنای واقعی بازاریابی چابک است.

بحث‌های اولیه برای بازاریابی چابک

قبل از پایان کار گروه Sprint Zero، افراد مختلفی وجود داشتند که نسخه‌ها و چشم‌اندازهای خود را درباره مانیفست بازاریابی چابک ارائه می‌دادند. زمینه بحث در طی سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ پر جنب و جوش و مهم بود، اما همچنین باعث ایجاد طیف بسیار گسترده‌ای از بیانیه‌ها شد. کدام یک “درست” بود؟ آنهایی که متناقض به نظر می‌رسیدند چطور؟

مدیریت یک مانیفست

توسعه نرم‌افزار چابک، مانیفست چابک را در اوایل قرن ۲۱ تولید کرد و قطعا یک کاتالیزور برای تحکیم آن جنبش بود. به همین ترتیب، مانیفست بازاریابی چابک  ۲۰۱۲ کارهای زیادی انجام داده است تا همه را با یک ایده اصلی مبنی بر معنای واقعی چابکی در بازاریابی محاصره کند.

با اختصاص وقت برای دستیابی به اتفاق نظر گروهی درباره اینکه چه مقادیری باید جنبش چابکی بازاریابی را آگاه سازد، اعضای Sprint Zero ما را به مرحله بعدی انقلاب چابک سوق دادند.

سال‌های بازاریابی چابک پس از مانیفست

با این وجود، بسیاری از افراد می‌پرسند که چرا بازاریابی چابک به شدت مورد توجه قرار نگرفته است. اگر این ایده بسیار خوبی است و باید ادامه پیدا کند، پس چرا همه این کار را نمی‌کنند؟ پاسخ‌ها درخود ” بازاریابی” به عنوان یک حرفه نهفته است.

موقعیت تاریخی آن در درون سازمان‌ها بسیاری از تیم‌های بازاریابی را به حاشیه رانده و ساکت کرده و آنها را مجبور کرده است تا در سال‌های اخیر به گفتگوهای ساده بازگردند. سخت است که همزمان با یادگیری یک زبان جدید چابک، برای یک صدا جدید مبارزه کنید.

در طرف مقابل ماهیت بازاریابان به عنوان یک فرد حرفه‌ای نیز مهم است. تعداد بازاریابانی را که در دوران ظهور بازاریابی دیجیتال در اوج شغل خود بودند، در نظر بگیرید و درک این مسئله آسان است که چگونه همگام بودن با سرعت سرسام آور تغییر، سایر اشکال تحول حرفه‌ای را تحت‌الشعاع قرار داده است.

نحوه پیاده‌سازی بازاریابی چابک

درست است که نمودارهای Epics ، User Stories ، Sprints ، Scrum ، Chickens  ،pigs و Burndown در بازاریابی چابک، زبان خاص خود را دارند، اما به هر حال باید بدانیم که بازاریابی چابک چگونه کار می‌کند. هر بخش بازاریابی، قالب دقیق چابک را پیدا می‌کند که باید بهترین کار را انجام دهد. اما در نهایت، هز یک جزء از بازاریابی چابک این چهار ویژگی را در خود دارد:

  • اسپرینت (Sprint):

اسپرینت  مدت زمانی است که به تیم خود فرصت می‌دهید تا پروژه‌های فعلی خود را انجام دهد. به طور معمول هر اسپرینت دو تا شش هفته طول خواهد کشید. برخی از برنامه‌های بزرگتر در یک اسپرینت قرار نمی‌گیرند، بنابراین شما باید آنها را به قطعات کوچک تقسیم کنید تا بتوانید با اسپرینت عملکرد موفقیت‌آمیزی را داشته باشید.

  • جلسات ایستاده (Stand up meetings)

هر روز تیم شما باید دور هم جمع شود و یک بررسی مختصر انجام دهد. این زمان حداکثر باید ۱۵ دقیقه باشد. هر یک از اعضای تیم کارهایی را که روز قبل انجام داده‌اند، کاری را که امروز قصد انجام آن را دارند و هر مانعی که با آنها روبرو شده را مرور می‌کند. باید بلافاصله به موانع رسیدگی شود.

  • هیئت مدیره برای پیگیری پیشرفت پروژه

چه تخته سفید با یادداشت‌های چسبنده، چه یک صفحه زیبا و ساده کانبان (Kanban)، یا یک نرم‌افزار تخصصی بزرگ، شما به یک روش متمرکز برای ردیابی اسپرینت کار خود نیاز دارید که همه به آن دسترسی دارند.





:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: